تهران - تحریریه - مریم طاهری در یادداشتی؛ بدون تاریخ بدون امضا فیلمی به کارگردانی وحید جلیلوند و تهیهکنندگی علی جلیلوند محصول سال ۱۳۹۵ را نقد کد. این فیلم توانست در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر جوایزی را دریافت کند.
بازیگران: نوید محمدزاده، هدیه تهرانی، امیر آقایی، سعید داخ، علیرضا استادی، زکیه بهبهانی، ماهان نصیری
خلاصه داستان: قصه در باره کاوه نریمان پزشکی است که با خانواده ای تصادف می کند، کودک خانواده کمی دستش زخمی می شود زمانی که کاوه نریمان از سلامت کودک مطمءن می شود از آنها خداحافظی می کند .صبح روز بعد جنازه ی کودک برای تشریح به پزشک قانونی نزد کاوه نریمان برده می شود.
دو طبقه ی متفاوت با دو نوع فرهنگ متفاوت را در تمام فیلم می بینیم. فیلم با حرکت دوربین از پشت سر دکتر نریمان که در حال رانندگی است آغاز می شود و درست در لحظه ای که مخاطب انتظار وقوع حادثه ای را دارد دکتر نریمان با موسی (نوید محمدزاده)و خانواده اش که سوار بر موتور هستند تصادف می کند.
در همان پلان متوجه تفاوت فرهنگی این دو خانواده با هم می شویم . موسی سوار بر موتور به همراه زن و دو فرزندش و دکتر نریمان تنهایی در ماشین. تعصبی که موسی برای سوار شدن زنش در ماشین دکتر نریمان دارد و اجازه نمی دهد که سوار شود و فقط پسرش سوار ماشین دکتر نریمان می شود.
در همان پلان مخاطب چهره ی زن موسی را خیلی کوتاه می بیند انگار تصویربردار هم اجازه ی تصویربرداری از زنش را نداشته است . در لحظه ای که موسی می خواهد از کیف پول دکتر نریمان بنا به خواسته ی او هزینه خسارت را بردارد به پسرش اشاره می کند که پیش مادرش برود ،اعتماد به نفس پایین موسی را می بینیم و زمانی که به کاوه نریمان می گوید راضی هستی می فهمیم که موسی اهل حرام و حلال است و به نوعی شخصیت تخسی ندارد.
بدون تاریخ، بدون امضا به شدت یادآور جدایی نادر از سیمین است. نوع دیالوگها، نوع حرف زدن شخصیتها، نشان دادن شخصیت زن و مرد. کاوه نریمان شخصیت با وجدان و انسانی تری نسبت به همسرش دارد در جدایی نادر از سیمین هم نادر شخصیت انسانی تری نسبت به سیمین داشت. در آنجا راضیه جنینش را از دست داده بود در اینجا هم کودکی از دست رفته است و پدری عصبی و معتاد پیگیر حق او است. در آنجا پدر نادر آلزایمر داشت در اینجا مادر کاوه نریمان در کما است.. در آنجا ساره بیات می گوید به قران در اینحا زن موسی هم می گوید به قرآن محمد.
در هر دو فیلم وجدان شخصی مطرح هستند
شک و تردیدی که پیرامون دلیل مرگ کودک شکل میگیرد. در فیلم جدایی نادر از سیمین نیز این شک و تردید پیرامون جنین سقط شده وجود دارد. کاوه نریمان به دلیل شخصیت مهربان و انسان دوستی که دارد نمی تواند فکر خانواده پسر بچه را از ذهنش ییرون کند و به همین دلیل پیگیر علت فوت می شود و در آخر پای میز محاکمه قرار می گیرد.
کاوه نریمان با روحیه ی حساس و مسولیت پذیر خود در فضای پزشکی قانونی کار می کند و علت مرگ آدمها را مشخص می کند . در فضایی سرد و آهنی و پرخون که در وهله ی اول از او انتظار نمی رود که با چنین روحیه ای آنجا کار کند اما کمی که پیش می رویم متوجه می شویم که اتفاقن چنین فضاهای سرد و پر غمی به چنین انسانهای با وجدانی نیاز دارد تا کارها درست پیش رود، مصداقش امضا نکردن پرونده های دکتری است که درست تشریح نمی کند و دکتر نریمان با او دچار درگیری لفظی می شود.
سایه(هدیه تهرانی) درست به مانند اسمش زنی به لحاظ عاطفی سردتر از دکتر نریمان می باشد و شاید بیانگر این باشد که زن امروز عاطفه اش کمتر از زن جامعه ی سنتی است. مادر امیرعلی کودکی که فوت شده در غم از دست دادن فرزندش عزادار است و شوهرش را به خاطر مرغهای فاسدی که خریده در مرگ پسرش مقصر می داند.
اما زمانی که از او درباره ی غذای فاسد سوال می شود موسی به او اجازه جواب نمی دهد. زن سنتی و زنی که در طبقه ی پایین قرار دارد همه جا مطیع شوهرش است حتی جایی که حرف از مرگ کودکش باشد .
موسی از مردی مرغ فاسد می خرد که معتاد نیست بلکه بی وجدان و طماح است و زمانی که گریه های موسی را در کشتارگاه می بیند باز هم خوی حیوانی و دروغگویی اش بر او غالب است و مدعی می شود که موسی را نمی شناسد . موسی او را می کشد و تمام این اتفاقات ذهن دکتر نریمان را درگیر می کند و در جواب همسرش که می گوید فرقی نمی کرد اون بچه به خاطر گوشت فاسد به هر حال می مرد و نریمان پاسخ می دهد به خاطر اشتباه ما، اون مرد الان زنش بهش نگاه نمی کنه و یه آدم توی کماس.
مرغ فاسد،موتورقرضی،اعتیاد،عصبی بودن المانهایی هستند که موسی و در واقع قشر ضعیف جامعه با آنها معرفی می شود، قشری که بغضهایش را در خفا خالی می کند، پشت همان دیواری که موسی بغش ترکید.
جلیلوند با اندکی اقتباس و شبیه سازی فیلم بدی را برای سینما نساخت و در فیلمهای بعدیش قطعا موفق تر خواهد شد.
مریم طاهری
پایان خبر/
مریم طاهری
نظر شما